کد مطلب:34441
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:26
«دكارت» چگونه مسيحي شد و چرا نميتوان، او و اشخاصي مانند او را كافر خواند؟
دكارت پس از اثبات وجود خويش، روح را اثبات كرد و همچنين وجود جسم و وجود خدا برايش قطعي شد. كم كم به موضوع انتخاب دين رسيد مسيحيت را كه در كشورش دين رسمي بود انتخاب كرد.
ولي يك سخن جالب دارد و آن اين است كه ميگويد من نميگويم مسيحيت حتماً بهترين ديني است كه در همة دنيا وجود دارد؛ من ميگويم در ميان ادياني كه الآن من ميشناسم و به آنها دسترسي دارم مسيحيت بهترين دين است. من با حقيقت، جنگ ندارم؛ شايد در جاهاي ديگر دنيا، ديني باشد كه بر مسيحيت ترجيح داشته باشد؛ و از قضا ايران را به عنوان يك كشور كه از آنجا بيخبر است و نميداند مردم آنجا چه دين و مذهبي دارند مثال ميآورد؛ ميگويد من چه ميدانم؟ شايد مثلاً در ايران دين و مذهبي وجود داشته باشد كه بر مسيحيت ترجيح دارد.
اينگونه اشخاص را نميتوان كافر خواند، زيرا اينها عناد نميورزند، كافرماجرايي نمينمايند؛ اينها در مقام پوشيدن حقيقت نيستند. ماهيت كفر، چيزي جز عناد و ميل به پوشانيدن حقيقت نيست. اينها «مسلم فطري»ميباشند. اينها را اگر چه مسلمان نميتوان ناميد ولي كافر هم نميتوان خواند، زيرا تقابل مسلمان و كافر از قبيل تقابل ايجاب و سلب و يا عدم و ملكه ـ به اصطلاح منطقيّين و فلاسفه ـ نيست، بلكه از نوع تقابل ضدّين است، يعني از نوع تقابل دو امر وجودي است نه از نوع تقابل يك امر وجودي و يك امر عدمي.
آثار شهيد مطهري ج1 – عدل الهي
شهيد مطهري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.